سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو ، چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل ، سلام از ماست
تو یک رویای کوتاهی ، دعای هرسحرگاهی
شده م خام عشقت چون ، مرا این گونه می خواهی
من آن خاموش خاموشم ، که با شادی نمی جوشم
ندارم هیچ گناهی جز ، که از تو چشم نمی پوشم
تو غم در شکل آوازی ، شکوه اوج پروازی
نداری هیچ گناهی جز ، که بر من دل نمی بازی
مرا دیوانه می خواهی ، زخود بیگانه می خواهی
مرا دلباخته ، چون مجنون ، زمن افسانه می خواهی
شده م بیگانه با هستی ، زخود بی خودتر از مستی
نگاهم کن ، نگاهم کن ، شدم هر آنچه می خواستی
سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل سلام از ماست
بکُش دل را ، شهامت کن ، مرا از غصه راحت کن
شدم انگشت نمای خلق ، مرا تو درس عبرت کن
بکن حرف مرا باور ، نیابی از من عاشق تر
نمی ترسم من از اقرار ، گذشت آب از سرم دیگر
سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تو ، عزیزدل سلام از ماست
سراب ردپای تو ، کجای جاده پیداشد؟
کجادستاتو گم کرده م ، که پایان من اینجاشد؟؟؟
کجایِ قصه ،خوابیدی ،که من توو گریه بیدارم؟
که هرشب ،هورم دستاتو به آغوشم بدهکارم
تو با دلتنگیای من،تو با این جاده همدستی
تظاهرکن ازم دوری ، تظاهرمی کنم هستی......
فقط چند لحظه کنارم بشین ..
یه رویای کوتاه، تنها همین
ته آرزوهای من این شده ..
ته آرزوهای ما رو ببین!
فقط چند لحظه کنارم بشین .. فقط چند لحظه به من گوش کن
هر احساسی رو غیر من تو جهان .. واسه چند لحظه فراموش کن
برای همین چند لحظه یه عمر .. همه سهم دنیامو از من بگیر
فقط این یه رویا رو با من بساز .. همه آرزوهامو از من بگیر
نگاه کن فقط با نگاه کردنت .. منو تو چه رویایی انداختی
به هر چی ندارم ازت راضیم .. تو این زندگی رو برام ساختی
به من فرصت همزبونی بده .. به من که یه عمره بهت باختم
واسه چند لحظه خرابش نکن .. بتی رو که یک عمر ازت ساختم
فقط چند لحظه به من فکر کن .. نگو لحظه چی رو عوض میکنه
همین چند لحظه برای یه عمر .. همه زندگیمو عوض میکنه
برای همین چند لحظه یه عمر .. تو هر لحظه دنیامو از من بگیر
فقط این یه رویا رو با من بساز .. همه آرزوهامو از من بگیر
ترانه سرا: روزبه بمانی .. خواننده : احسان خواجه امیری
توو آهنگ سکوت تو ، به دنبال یه تسکینم
صدایی توو جهانم نیست ،فقط تصویرمی بینم
یه حسی از تو ،درمن ،هست که می دونم تو رو دارم ...
واسه برگشتنت هرشب ،درارو باز می ذارم ..
سکوت و صبوری ام را
به حساب ضعف و بی کسی ام نگذار...
دلم به چیزهایی پایبند است
که تو یادت نمی آید..!!
به حرمـــــت نان و نمکی که با هم خوردیم
نــــــــان را تو ببر
که راهـــــــــت بلند است و طاقتــــــــــت کوتاه
نمــــــــــک را بگذار برای من
می خواهم این زخم همیشــــــــــه تازه بمانـــــــد…
حرفایی بود توی قلبم ، من نگفتم ، نتونستم
هرگز گمان مبر ، که ، زِ یادتو غافلم
گرمانده ام خموش ، خدا داندودلم
سال هاست که معنی این رانفهمیده ام..؟؟!!
«رفت و آمد»
یا
«آمدورفت»
آدم ها می روند که برگردند
یا
می آیند که بروند...؟؟!!
خدایا...
دستم به آسمان نمی رسد
اما تو که دستت به زمین میرسد
بلندم کن..
اگه یه روز حس کردی نبودنِ یه نفربهتر از بودنشه
چشماتو ببندو به نبودنش فکرکن...
اگه چشمات خیس شد
بدون که داری به خودت دروغ میگی...
می دونی دلتنگی یعنی چی ؟!
یعنی هر چقد هم زمان بگذره ،باز ، خاطراتش ،عین روز اول توو ذهنت زنده باشه
////////////
هیچ گاه از دوست داشتن انصراف نده ..
حتی اگه بهت دروغ گفت
بازم بهش فرصت جبران را بده..!!
می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم
اما
بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند
گریه ام می گیرد
وقتی می بینم کسی که همه دنیای من بود
منت دیگری را می کشد...!!
سخـت ترین کار دنیـا بی محلــی کردن
به کسیـه که
با تـمـام وجــود دوسـتش داری
ما بدهکاریم به یکدیگر
و به تمام ” دوستت دارم” های ناگفته ای که پشت دیوار
غرورمان ماند
و آنها را بلعیدیم
تا نشان دهیم که منطقی هستیم
بانو....
مرد نبوده ای تا بدانی سرت بر روی بازوانم
صرفا امنیت تو نیست
آرامش من است
/////////
دلیل اینکه تو را طلب نمی کنم ، بی نیازی
نیست :
گاهی وقت ها باید صبور بود
دنبال کسی هستم که وقتی بگم میخوام برم
بگه:
صبرکن!!!!تنها نرو منم باهات میام ...
////////////////
روزها رفت ولی یاد تو کمرنگ نشد
سال ها رفت و دل ساده ی من سنگ نشد
ذهن من بستر صد خاطره با یاد تو بود
نامت از صفحه ی این خاطره کمرنگ نشد . . .
خدایا تورو ذاتت همه جوره هواشو داشته باش ، او جون وزندگی وبهترینمه ..
هنوزآنقدر دوستت دارم که دعایت کنم . . .
شاید تنها حکمت "با تو بودن "همین بود. .
/////////////
کم باش!!!
واز کم بودنت نترس.....
اونی که اگه کم باشی ولت کنه....
همونه که اگه زیادباشی ،حیف و میلت می کنه...
////////////
حکم" فراموشیت "را آوردند اما به یاد
" مهربانیت" امضا نکردم . . . .
//////////
چه رسم عجیبی ست
محبتت را می گذارند پای احتیاجت
صداقتت را می گذارند پای سادگیت
سکوتت را می گذارند پای نفهمیت
نگرانی ات را می گذارند پای تنهاییت
و وفاداریت را پای بی کسیت...!
و آنقدر تکرار می کنند که خودت باورت می شود
اما باور نکن
نه تنهایی، نه بی کس و نه محتاج....
.......
بعضی وقت هاچیزی می نویسی فقط برای یک نفر
اما دلت میگیرد..
وقتی یادت می افتدکه هرکسی ممکن است بخواند جزآن "یک نفر"...
///////////
جامانده است...!!
چیزی جایی..
که هیچ گاه دیگر
هیچ چیز
جایش راپرنخواهدکرد...!!
/////////
مراقب ِ بعضی" یک ها" باشیم !
در حالی که نـاچیـزند ...!
هـمه چــیـزنـد....
///////////
غصه نخور. . . .
کنارآمده ام با نبودنت. . .
خیلی که دلم بگیردگریه میکنم
نه! کنار نیامده ام ..
//////////
"شمع"
این مساله را بر همه کَس روشن کرد..
که توان تا به سحر ،گریه ی بی شیون کرد ..
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان، عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟
چه فرقی می کند امروز چندم است..؟!
تقویم روزهایم شکسته و گم است
بی تو....
نمی خواهم بگویم " دوستت دارم"
میخواهم اینو بدانی!
/////////////////
پاهایم را که درون آب می زنم
ماهی ها جمع می شن
شایداین ها هم فهمیده ن
عمری «طعمه ی روزگار» بوده ام
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت
که خودت بیایی
بادل خودت
نه با آرزوی من
حالا ، بیا این آب پرتقال رو تنها برای تو آورده م ، سرنوش! نووش!
کلمات کلیدی: